«نه خانی آمده و نه خانی رفته»؛ این ضرب‌المثلی است که ایرانیان به خوبی با آن آشنا هستند. حالا به نظر می‌رسد که مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم چنین استراتژی را برای حوزه فرهنگ و هنر در نظر گرفته‌است.

شکاف روزافزون میان جامعه و جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر تا حد بسیاری مربوط به حوزه‌های فرهنگ و هنر بوده، جایی که اکنون نهادهای نظامی، ایدئولوژیک و شخص علی خامنه‌ای حساسیتی بیش از پیش روی آن دارند.

همین مساله جایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز با آن‌که سر و صدا و حواشی کمتری متوجه آن می‌شود، بیشتر می‌کند، نهادی که پزشکیان قصد دارد سکانش را به دست عباس صالحی بسپارد؛ چهره‌ای با مختصات سیاسی و ایدئولوژیک خاص که او را بی‌دردسر به کرسی وزارت می‌رساند.

صالحی تحصیلات خود را در از کودکی، ۹ سالگی، و پیش از انقلاب در حوزه علمیه مشهد آغاز کرد. او بعد از انقلاب به قم رفت و تا دهه هفتاد مشغول به تحصیل و تدریس در حوزه بود. ورود او به عرصه فرهنگ با نشریه «حوزه» آغاز شد و با نشریه «پگاه» ادامه پیدا کرد.

صالحی مسیر دولت را نیز در بخش ایدئولوژیک پیش گرفت و عضو متوالی در هیات‌مدیره و هیات امنای دفتر تبلیغات اسلامی شد. او در دولت روحانی، به عنوان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد منصوب و پس از استعفای جنتی، مدتی سرپرست این وزارتخانه شد. او همچنین در دولت دوم روحانی، وزیر ارشاد بود.

با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، صالحی به ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی منصوب و پس از درگذشت محمود دعایی، مدیرمسئول و نماینده خامنه‌ای در روزنامه اطلاعات شد.

حواشی دوران مدیریت

صالحی از مدیران بی‌سر و صدای جمهوری‌اسلامی است. تنها حاشیه جدی پیرامون مدیریت او به دولت اول حسن روحانی بازمی‌گردد. جایی که علی جنتی با هدف کاهش سخت‌گیری‌ها در حوزه کتاب و نشر، طرح حذف سانسور پیش از نشر کتاب را مطرح کرد و عباس صالحی به عنوان معاونت فرهنگی ارشاد، مسئول مستقیم اجرای این طرح بود. طرحی که با مخالفت گسترده ناشران مواجه شد.

ناشران معتقد بودند که واگذاری سانسور به آن‌ها، وجهه‌شان را در میان اهالی کتاب از بین می‌برد و رابطه آنان را متزلزل می‌کند. بنابر گفته‌های منوچهر حسن‌زاده، مدیر نشر مروارید، اگر ممیزی به ناشر سپرده می‌شد، ناشر از وحشت خمیر شدن کتاب، ناگزیر به‌ خودسانسوری دست می‌زد. اما اجرای همین سیاست نشان می‌دهد صالحی ظرفیت پیش بردن پروژه‌های خاص فرهنگی جمهوری اسلامی را دارد.

او در همان مدت مسئولیت با سیاست‌های حکومت برای تحدید فضای مجازی همراهی کرد. صالحی فضای مجازی را «آخر الزمان» خواند و حتی گفت که برای نظارت بر شبکه‌های اجتماعی «وزارت ارشاد شماره دو» تاسیس می‌شود، نهادی که مشخص نبود و نشد منظور او از آن چه بود.

دیدگاه این چهره معتمد خامنه‌ای درباره جلوگیری از شفافیت در حوزه‌های مختلفی خود را نشان داده است؛ تا جایی که در دوره شیوع کرونا، با سیاست دولت برای پنهان‌کاری و جلوگیری از انتشار آمار شیوع، او به شورای شهر تهران و گمرک نامه فرستاد و دستور داد آن‌ها آمار متفاوت از ستاد دولتی کرونا اعلام نکنند.

تئاتر نیز در دوره همین وزیر بود که با سختی‌های بیش از پیش مواجه شد تا جایی که ۲۵۰ هنرمند تئاتر با نوشتن نامه‌ای به او نسبت به سخت‌گیری‌ها در صدور مجوز پخش آنلاین و خانگی تئاتر انتقاد کرده و خطاب به صالحی گفتند: «تئاتر را کم‌خاصیت و کم‌مایه نکنید.»

دیگر حاشیه مدیریتی در دوران وزارت صالحی، بحران کمبود کاغذ بود که نارضایتی‌های بسیاری در پی داشت. بحرانی که موجب افزایش قیمت برخی نشریات حتی تا دو برابر و کاهش تعداد صفحات برخی دیگر مطبوعات شد.

جایگاه صالحی در دوگانه حکومت-هنرمندان

رابطه هنرمندان و نویسندگان با حکومت، از ابتدای انقلاب تا امروز، همواره پرتنش بوده‌است. مهاجرت و بیکاری بسیاری از هنرمندان پیش از انقلاب، کشتار و منزوی کردن بخش مهم و برجسته‌ای از نویسندگان و روشنفکران، دستگیری و اخراج بسیاری از روزنامه‌نگاران و همچنین اعمال سانسورهای شدید و سخت، حاصل چهل‌سال حکومت اسلامی در ایران بوده‌است.

رهبر جمهوری‌اسلامی حساسیت جدی بر عرصه فرهنگ و هنر داشته و بخش اعظم هنرمندان و نویسندگان را «دشمن» پنداشته‌است.

همه وزیران ارشاد، همواره در میانه این دوقطبی ایستاده‌اند. برخی کمی نزدیک‌تر به اهالی فرهنگ و هنر، که عموما با تذکرهای جدی و خشن خامنه‌ای مواجه شدند و دست آخر کارشان به استیضاح و استعفا رسید، و دسته‌ای دیگر نزدیک‌تر به خامنه‌ای و مغضوب اهالی فرهنگ و محبوب حکومت شدند.

سوابق صالحی در دوران مدیریتش نشان می‌دهد که او قطعا نزدیک به خامنه‌ای خواهد ایستاد. صالحی گرچه تلاش می‌کند با اجتناب از ادبیات تهاجمی، نگاهی توام با احترام و مصلحت‌اندیشی به هنرمندان داشته‌باشد، اما قطعا در همه تنش‌های پیش رو، پشت سنگر حکومت خواهد ایستاد. چه آن‌که او حتی قبل از رفتن به صحن مجلس برای رای اعتماد، طی روزهای گذشته در کنار عارف، معاون اول پزشکیان، به دیدار خامنه‌ای رفت و در کنار او نشست.

او به سانسور باور دارد و آن را حق قانونی حاکمیت می‌داند. تنها دستاورد دوران مدیریت او در حوزه کتاب، تسریع فرآیند ممیزی و تعیین تکلیف مجوزهای معلق مانده‌بود.

در حوزه سینما، انحلال موسسه رسانه‌های تصویری و واگذاری تصدی‌گری شبکه نمایش‌خانگی به نهاد حکومتی «ساترا» در دوران او به وقوع پیوست. اقدامی که بخش بزرگی از صنعت نمایش را به زیر چنبره تسلط صداوسیمای جمهوری اسلامی برد. در حوزه موسیقی نیز کنسرت‌های بسیاری در دوران او لغو شد.

در حالی که هنوز کابینه پزشکیان رای اعتماد مجلس را ندارد، صالحی در کنار عارف به دیدار خامنه‌ای رفت

این بار فرق دارد

صالحی این‌بار با وزارتخانه‌ای متفاوت و با شرایطی بحرانی طرف خواهد شد. دو قطبی‌های گذشته به شدت تشدید و اختلافات حکومت و هنرمندان در حد بحرانی تعمیق شده‌است.

او نه سکان یک کشتی روی دریایی آرام که سکان یک کشتی طوفان‌زده و شکسته را تحویل گرفته‌است. هنرمندانی که خودخواسته حجاب از سر برداشتند و دیگر انذار و تهدید دولتی علیه آن‌ها کارساز نیست، فیلم‌سازانی که برای ساخت فیلم دیگر لزومی به اخذ مجوز از مدیران حکومتی نمی‌بینند و فیلم‌هایشان به جشنواره‌های بین‌المللی راه می‌یابد، نویسندگانی که دیگر تن به سانسورچی‌ها نمی‌دهند و آثارشان را در دهها بستر مجازی به مخاطب می‌رسانند، روزنامه‌نگارانی که در داخل و خارج کشور شجاعانه برای افشای ماهیت واقعی استبداد و فساد قد علم کرده‌اند.

دیگر کنترل مثل قبل برای جمهوری اسلامی در حوزه فرهنگ کارساز نیست، شاید به همین دلیل بود که صالحی در ابتدای مرداد ماه، پیشنهاد وزارت را رد کرد. هرچند صالحی با توجه به ارتباط بسیار نزدیکش با روحانیون و بیت خامنه‌ای، به سادگی از سد مجلس خواهد گذشت، اما روزهای ناآرام او به زودی فراخواهند رسید.

فرهنگ و هنری که در آن جمهوری اسلامی با سبک زندگی جامعه، پوشش زنان، محتوای نشر، مواضع هنرمندان، کلام خوانندگان و تحرکات سلبریتی‌ها گلاویز شده، حواشی بسیاری برای صالحی خواهد داشت؛ به خصوص در دوره پسامهسا که بیش از پیش صدای اعتراض جامعه از فرهنگ و هنر بر می‌خیزد و گوش جهان بیشتر بر روی این صدا متمرکز است.

«نه خانی آمده و نه خانی رفته»، این استراتژی پزشکیان در حوزه فرهنگ و هنر همان‌قدر ساده‌انگارانه به نظر می‌رسد که پذیرش مسئولیت اداره کشور از سوی او ساده‌انگارانه بود. این بار اما همه چیز فرق دارد.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
خبرها
جهان‌نما
خبرها

شنیداری

پادکست‌ها